شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید حسین شعبانپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حسين شعبانپور »
بسم الله الرحمن الرحیم و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون 1 خیال نکنید کسانی که در راه خدا کشته میشوند مردهاند، بلکه زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میخورند. با درود فراوان و سلام به رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و با سلام به مردم با ایمان و مؤمن به انقلاب اسلامی شهرستان نیریز. تنها آرزوی من در سالیان دراز این بود که بتوانم به جبهه بروم و این صدامیان کوردل...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حسين شعبانپور »
بسم الله الرحمن الرحیم و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون 1 خیال نکنید کسانی که در راه خدا کشته میشوند مردهاند، بلکه زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میخورند. با درود فراوان و سلام به رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و با سلام به مردم با ایمان و مؤمن به انقلاب اسلامی شهرستان نیریز. تنها آرزوی من در سالیان دراز این بود که بتوانم به جبهه بروم و این صدامیان کوردل...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید مرتضی نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد مرتضي نگهداري »
آنگاهکه شقیترین مردم، شمشیر کین بر فرق مبارک علی مرتضی (ع) زد، مولا، خون جاریشده از سر را بر کف دست گرفت و نگاهی پرمعنا بدان نمود. در موج آن خون هزاران مرتضی دیگر دید که به عشق او از جان و تن گذشتهاند و برای اثبات خلافت برحق حضرتش، در مقابل هیچ ظالمی نه لرزیدند و نه گامی به عقب نشستند. از آن مرتضیها، یکی در اولین روز از فروردینماه ۱۳۴۶ در شهر آباده طشک از توابع...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد مرتضي نگهداري »
آنگاهکه شقیترین مردم، شمشیر کین بر فرق مبارک علی مرتضی (ع) زد، مولا، خون جاریشده از سر را بر کف دست گرفت و نگاهی پرمعنا بدان نمود. در موج آن خون هزاران مرتضی دیگر دید که به عشق او از جان و تن گذشتهاند و برای اثبات خلافت برحق حضرتش، در مقابل هیچ ظالمی نه لرزیدند و نه گامی به عقب نشستند. از آن مرتضیها، یکی در اولین روز از فروردینماه ۱۳۴۶ در شهر آباده طشک از توابع...
زندگینامه جانباز عباس زارع
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
عباس فرزند حاجی، در سال 1337 در شهر نیریز در خانوادهای مسلمان، زحمتکش و بیآلایش دیده به جهان گشود. تا کلاس سوم ابتدایی در نیریز درس خوانده و سپس ترک تحصیل نمود و در کنار پدر مشغول کار گردید. وی در دوران جوانی به شغل رانندگی روی آورد و به عنوان راننده ماشن آلات سنگین به استخدام شهرداری نیریز در آمد. در اوایل سال 1365 به همراه جمعی از کارکنان شهرداری جهت انجام عملیات راهسازی عازم منطقه آبادان...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
عباس فرزند حاجی، در سال 1337 در شهر نیریز در خانوادهای مسلمان، زحمتکش و بیآلایش دیده به جهان گشود. تا کلاس سوم ابتدایی در نیریز درس خوانده و سپس ترک تحصیل نمود و در کنار پدر مشغول کار گردید. وی در دوران جوانی به شغل رانندگی روی آورد و به عنوان راننده ماشن آلات سنگین به استخدام شهرداری نیریز در آمد. در اوایل سال 1365 به همراه جمعی از کارکنان شهرداری جهت انجام عملیات راهسازی عازم منطقه آبادان...
شهدا سال 62 -زندگینامه مفقودالاثر ناصر آسمند
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » مفقودالاثر ناصر آسمند »
هر گاه نسیمی ازسمت بهشت میوزد، در انتظار ورود پرستویی که هنوز در فکر تنهایی ماست مینشینیم. سال 1339 در دامن خانوادهای مؤمن در روستای قلعه عجم از توابع آباده طشک چشمان پر فروغش را به روی دنیا گشود. به امید روزی که یار و ناصر پدر و دیناش باشد، نام اورا ناصر نهادند. در محیط باصفای روستا و کنار پدر و مادر،دوران طفولیت را با شادابی سپری کرد. شش ساله بود که همراه همسالان خود راهی مدرسه ابتدایی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » مفقودالاثر ناصر آسمند »
هر گاه نسیمی ازسمت بهشت میوزد، در انتظار ورود پرستویی که هنوز در فکر تنهایی ماست مینشینیم. سال 1339 در دامن خانوادهای مؤمن در روستای قلعه عجم از توابع آباده طشک چشمان پر فروغش را به روی دنیا گشود. به امید روزی که یار و ناصر پدر و دیناش باشد، نام اورا ناصر نهادند. در محیط باصفای روستا و کنار پدر و مادر،دوران طفولیت را با شادابی سپری کرد. شش ساله بود که همراه همسالان خود راهی مدرسه ابتدایی...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید حمید کیوانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حميد کيواني »
بسم الله الرحمن الرحیم از اینکه چند روزی زیاد شوق نوشتن دارم لکن التهابات و شوق و اشتیاق و بعضی اوقات وسوسههای شیطان که خداوند لعنتش کند (که پناه میبرم به خدا) نمیگذارد که چیزی بنویسم. دارم دق میکنم. دوست دارم حرفهای بسیاری که با برادران عزیزم در سپاه دارم و داشتهام را بزنم. دوست دارم که با آنها مثل همیشه درد دل کنم. اینکه مدت زیادی، نزدیک چهار سال آزار و اذیتشان کردهام و شاید دلخوری و غیبت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حميد کيواني »
بسم الله الرحمن الرحیم از اینکه چند روزی زیاد شوق نوشتن دارم لکن التهابات و شوق و اشتیاق و بعضی اوقات وسوسههای شیطان که خداوند لعنتش کند (که پناه میبرم به خدا) نمیگذارد که چیزی بنویسم. دارم دق میکنم. دوست دارم حرفهای بسیاری که با برادران عزیزم در سپاه دارم و داشتهام را بزنم. دوست دارم که با آنها مثل همیشه درد دل کنم. اینکه مدت زیادی، نزدیک چهار سال آزار و اذیتشان کردهام و شاید دلخوری و غیبت...
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید نعمت الله منعمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد نعمت الله منعمي »
بسمالله الرحمن الرحیم ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه، یقاتلون فی سبیلالله فیقتلون و یقتلون وعداً علیه حقا فی التوراه و الانجیل و القرآن و من او فی بعهده من الله فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به و ذالک هو الغفور العظیم. خدا، جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده آنها درراه خدا جهاد میکنند که دشمنان دین را به قتل برسانند و یا خود کشته شوند و این وعده قطعی است...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد نعمت الله منعمي »
بسمالله الرحمن الرحیم ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه، یقاتلون فی سبیلالله فیقتلون و یقتلون وعداً علیه حقا فی التوراه و الانجیل و القرآن و من او فی بعهده من الله فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به و ذالک هو الغفور العظیم. خدا، جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده آنها درراه خدا جهاد میکنند که دشمنان دین را به قتل برسانند و یا خود کشته شوند و این وعده قطعی است...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید کرامت دمیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
کرامت در اولین روز از دیماه سال ۱۳۴۸ در روستای چاه گز از توابع شهرستان نیریز در خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود. دوران کودکی را در دامان مادری مهربان و در کنار پدری دلسوز و معتقد به مذهب و دین مبین اسلام سپری کرد. هفتساله بود که راهی دبستان چاه گز شد و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه ابنسینا سپری کرد. علاقه به تحصیل او را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
کرامت در اولین روز از دیماه سال ۱۳۴۸ در روستای چاه گز از توابع شهرستان نیریز در خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود. دوران کودکی را در دامان مادری مهربان و در کنار پدری دلسوز و معتقد به مذهب و دین مبین اسلام سپری کرد. هفتساله بود که راهی دبستان چاه گز شد و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه ابنسینا سپری کرد. علاقه به تحصیل او را...
به یاد شهید عباس مرادی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
هفت روز است که عباس جوان هفت روزاست که این پاک سرشت از خدا بی خبرانش کـشتند چون علمدارحسین رهبر عشق نامراد از ستم فرقه دون هفت روز است مرادی شهید هفت روز است که مادر زار است پدرش نیست که بوسد رویش خواهرش شیون و افغان دارد دوستانش همه در آه و فــغان همه گویند مـرادی زجفا مادرش گوید بر قبـر پـسر رفتی و داغ بـدل گشتم من ای خوش آنروز که بودی به برم گفت محمود...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
هفت روز است که عباس جوان هفت روزاست که این پاک سرشت از خدا بی خبرانش کـشتند چون علمدارحسین رهبر عشق نامراد از ستم فرقه دون هفت روز است مرادی شهید هفت روز است که مادر زار است پدرش نیست که بوسد رویش خواهرش شیون و افغان دارد دوستانش همه در آه و فــغان همه گویند مـرادی زجفا مادرش گوید بر قبـر پـسر رفتی و داغ بـدل گشتم من ای خوش آنروز که بودی به برم گفت محمود...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید حسن ملک
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید حسن ملک »
مادر روزی که حدیث ولادت و نامگذاری امام حسن(ع) را بوسیله پیامبر(ص) شنید، با خود عهد کرد اگر فرزند او پسر شد، نام «حسن» را برای وی انتخاب کند. بیست و پنجم تیر ماه سال 1345 انتظار به سر آمد و در یکی از روستاهای دور افتاده و کوچک شهرستان داراب، روستای بکر، کودکی چشم به جهان باز کرد که با گریههای مردانه دل مادر را شادمان کرد. اورا حسن نامید و به همراه همسر مسلمان و متدین...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید حسن ملک »
مادر روزی که حدیث ولادت و نامگذاری امام حسن(ع) را بوسیله پیامبر(ص) شنید، با خود عهد کرد اگر فرزند او پسر شد، نام «حسن» را برای وی انتخاب کند. بیست و پنجم تیر ماه سال 1345 انتظار به سر آمد و در یکی از روستاهای دور افتاده و کوچک شهرستان داراب، روستای بکر، کودکی چشم به جهان باز کرد که با گریههای مردانه دل مادر را شادمان کرد. اورا حسن نامید و به همراه همسر مسلمان و متدین...
شهدا سال ۶۷ -وصیتنامه شهید جلیل ماجدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد جليل ماجدي »
بسم الله الرحمن الرحیم الذین صبروا و علی ربهم یتوکّلون.۱ مؤمنین آنهایند که صبر میکنند و توکلشان به خداست. با سلام بر منجی عالم بشریت و با سلام بر رهبر کبیر انقلاب و با سلام بر شهدای به خون خفته اسلام از صدر اسلام تا کنون. با سلام بر خانوادههای محترمشان که اینچنین عزیزانی تربیت نموده و تقدیم راه خدا نمودهاند. با سلام بر معلولین و مجروحین جنگ تحمیلی که هر یک با نثار عضوی از بدن خویش از اسلام پاسداری...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد جليل ماجدي »
بسم الله الرحمن الرحیم الذین صبروا و علی ربهم یتوکّلون.۱ مؤمنین آنهایند که صبر میکنند و توکلشان به خداست. با سلام بر منجی عالم بشریت و با سلام بر رهبر کبیر انقلاب و با سلام بر شهدای به خون خفته اسلام از صدر اسلام تا کنون. با سلام بر خانوادههای محترمشان که اینچنین عزیزانی تربیت نموده و تقدیم راه خدا نمودهاند. با سلام بر معلولین و مجروحین جنگ تحمیلی که هر یک با نثار عضوی از بدن خویش از اسلام پاسداری...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86
87
88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 بعدي